mavara
mavara
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 28 مهر 1392برچسب:, توسط mansour |

نفس به محض ترک بدن فورا نسبت به خودش آگاه می شود؟
 شعور و آگاهی فوری لغت درستی نیست , او مدتی در احتضار به سر می برد.

 آیا همه ارواح به همان درجه و مدت احتضار و آشفتگی جدائی نفس از بدن دارند؟
 نه این بستگی به درجه اعتلای آنها دارد. کسانی که پاک اند فورا خود را باز می یابند , زیرا آنها قبلا در دوران زندگی زمینی از ماده جدا شده اند , درحالیکه انسان شهوانی و کسی که وجدان او پاک نیست به مدت طولانی این تاثیر ماده را حفظ می کند.

 آیا شناخت علوم روحی کم و بیش روی مدت حالت احتضار اثر دارد؟
 یک تاثیر بسیار زیاد زیرا روح پیشرفت وضعیت خود را می فهمد اما اعمال نیک و داشتن وجدان پاک بالاترین اثر را دارد.
 در لحظه مرگ همه چیز مغشوش است , نفس زمانی را نیازمند است تا خود را بازیابد درست مثل آدم گیج و منگ مانند کسی است که از خواب عمیقی بیدار شده و به دنبال وضعیت جدید خود می گردد . روشنی عقاید و خاطرات گذشته بتدریجی که اثر ماده از روی نفس پاک می شود دوباره برمیگردند و آنگاه نوعی ابر تیره که افکار متوفی را پشانده است برچیده میشود.

 مدت احتضار که پس از مرگ دست می دهد بسیار مختلف و متغیر است , ممکن است چند ساعت , چند ماه و یا حتی سال های بسیاری طول بکشد . کوتاه مدت احتضار متعلق به کسانی است که در دوران زندگی زمینی از وضع آینده خود آگاه هستند , زیرا فورا وضعیت جدید خود را می فهمند.
 این احتضار یا حالت گیجی و اغتشاش , مطاق با خصوصیات اشخاص بویژه نوع مرگ تعیین می شود . در مرگ های ناگهانی , خودکشی , اعدام , تصادف , سکته , جراحت , و غیره روح دچار شگفتی شده و تصور نمی کند که مرده است و با اصرار از زنده بودن خود دفاع می کند , معذالک بدن خود را میبیند . میداند که آن بدن متعلق به اوست و نمی فهمد که چرا جدا از خود اوست , پس او زند کسانی می رود که آنها را دوست دارد و با آنها صحبت می کند , اما درک نمی کند که آنها حرف او را نمی شنوند. این توهم تا خروج کامل قالب مثالی ادامه می یابد , آنگاه روح به وجود می آید و در میابد که دیگر متعلج به جهان زندگان نیست . این پدیده به آسانی قابل توضیح است . روح فیالبداهه با مرگ دچار شگفت زدگی شده است , از تغییر ناگهانی که در او ایجاد شده گیج و منگ می شود , به زغم او مرگ هنوز مترادف نابودی و نیستی است , بنابراین همانطور که فکر می کند , میبیند و می شنود , حس می کند نمرده است , این امر توهم او را زیاد می کند , او برای خود پیکری می بیند که از لحاظ شکل شبیه به بدن قبلی خودش است , اما وقت مطالعه و بررسی ماهیت اثیری آن را نداشته است , آن را محکم و سخت مثل اولی می داند , و وقتی توجه او را بیدن امر جلب می کنند از اینکه نمی توان با دست آنرا لمس کند دچار تعجب خواهد شد.
 این پدیده مانند کسی است که در خواب راه می رود و فکر نمی کند که خوابیده است . برای آنها خواب مترادف تعلیق نیروها است , بنابراین چون آنها آزادانه فکر می کنند و می بینند پس نخوابیده اند . برخی ارواح این خصوصیت را دارند , اگر چه مرگ ناگهانی فرانرسیده باشد اما عموما ارواح حتی آنهایی که در دوران زندگی بیمار بوده اند فکر نمی کنند که مرده اند . بنابر این روح به تشیع جنازه خود مثل یک بیگانه می نگرد و از آن مثل چیزی صحبت می کند که به او مربوط نیست . این وضع ادامه دارد تا واقعیت را می فهمد.
 احتضار و گیجی که پس از مرگ به انسان دست می دهد , برای انسان خوب , هیچ رنجی ندارد . برای کسی که وجدانش آلوده است , ناراحتی و اضطراب زیادی به بار می آورد که هر لحظه که بیشتر از مرگش آگه می شود , افزون تر می گردد.
 در خصوص مرگ های دسته جمعی تا آنجا که مشاهده شده کسانی که با هم مرده اند , فورا یکدیگر را ندیده اند . در لحظه احتضار که پس از مرگ فرا می رسد , هر کس به دنبال کار خود می رود و به دیگر اعتنائی نمی کند



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: